معنی فارسی protosolution
B1پروتوسلوشن به معنای یک راهحل ابتدایی یا اولیه برای یک مشکل است، که ممکن است در مراحل اولیه توسعه باشد.
A preliminary solution to a problem that may be in the initial stages of development.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشنهاد پروتوسلوشن برای مشکل توسط دانشمند ارائه شد.
مثال:
The protosolution to the problem was proposed by the scientist.
معنی(example):
آنها در حال کار بر روی یک پروتوسلوشن برای بهبود سیستم جاری هستند.
مثال:
They are working on a protosolution to improve the current system.
معنی فارسی کلمه protosolution
:
پروتوسلوشن به معنای یک راهحل ابتدایی یا اولیه برای یک مشکل است، که ممکن است در مراحل اولیه توسعه باشد.