معنی فارسی protostele
B2پروتواستِل، نوعی از سیستم عروقی در گیاهان که شامل یک یا چند دسته عروقی است.
A type of vascular tissue arrangement in plants characterized by the presence of a single vascular cylinder.
- NOUN
example
معنی(example):
پروتواستِل یک نوع سیستم عروقی گیاهان است.
مثال:
A protostele is a type of plant vascular system.
معنی(example):
گیاه‌شناسان پروتواستِل را در گیاهان اولیه خشکی مطالعه می‌کنند.
مثال:
Botanists study protostele in early land plants.
معنی فارسی کلمه protostele
:
پروتواستِل، نوعی از سیستم عروقی در گیاهان که شامل یک یا چند دسته عروقی است.
