معنی فارسی prototaxites
B2پروتوتاکسیتس، موجودی باستانی، که به شکل یک قارچ بزرگ شبیه بوده و در دوره سیلوری تا دیوانی زندگی میکرده است.
A large, tree-like organism of uncertain classification from the Devonian and Silurian periods.
- NOUN
example
معنی(example):
پروتوتاکسیتس تصور میشود که یک موجود باستانی است.
مثال:
Prototaxites is thought to be an ancient organism.
معنی(example):
فسیلهای پروتوتاکسیتس نگاهی به زندگی ماقبل تاریخ میدهند.
مثال:
Fossils of prototaxites provide insight into prehistoric life.
معنی فارسی کلمه prototaxites
:
پروتوتاکسیتس، موجودی باستانی، که به شکل یک قارچ بزرگ شبیه بوده و در دوره سیلوری تا دیوانی زندگی میکرده است.