معنی فارسی prototraitor
B1پروتوتریتر به کسی اطلاق میشود که به طور خاص به اعتقادات، اصول یا کشور خود خیانت میکند.
A person who betrays their country or principles.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پروتوتریتر کسی است که به کشور خود خیانت میکند.
مثال:
A prototraitor is someone who betrays their nation.
معنی(example):
مفهوم پروتوتریتر اغلب در علوم سیاسی بحث میشود.
مثال:
The concept of a prototraitor is often discussed in political sciences.
معنی فارسی کلمه prototraitor
:
پروتوتریتر به کسی اطلاق میشود که به طور خاص به اعتقادات، اصول یا کشور خود خیانت میکند.