معنی فارسی prototroph

B1

پروتوتروف به نوعی از موجودات زنده اطلاق می‌شود که می‌توانند تنها بر روی ترکیبات ساده و حداقلی تغذیه کنند.

An organism that can synthesize all its necessary nutrients from simple inorganic compounds.

example
معنی(example):

یک پروتوتروف می‌تواند در شرایط تغذیه‌ای حداقلی زندگی کند.

مثال:

A prototroph can live in minimal nutritional conditions.

معنی(example):

دانشمندان از پروتوتروف‌ها در آزمایش‌ها برای مطالعه ژنتیک استفاده می‌کنند.

مثال:

Scientists use prototrophs in experiments to study genetics.

معنی فارسی کلمه prototroph

: معنی prototroph به فارسی

پروتوتروف به نوعی از موجودات زنده اطلاق می‌شود که می‌توانند تنها بر روی ترکیبات ساده و حداقلی تغذیه کنند.