معنی فارسی protractor muscle
B1عضلهای که در حرکات دورانی و چرخشی برخی از اندامها نقش دارد.
A muscle that assists in the rotational movement of certain limbs.
- NOUN
example
معنی(example):
عضله پروتکتور در چرخش اندام کمک میکند.
مثال:
The protractor muscle helps in rotating the limb.
معنی(example):
در طول توانبخشی، عضله پروتکتور نقش مهمی دارد.
مثال:
During rehabilitation, the protractor muscle plays a crucial role.
معنی فارسی کلمه protractor muscle
:
عضلهای که در حرکات دورانی و چرخشی برخی از اندامها نقش دارد.