معنی فارسی provisionality
B2ویژگی یا حالت موقتی بودن، به ویژه در توافقات یا قراردادها.
The quality or state of being temporary, especially in agreements or arrangements.
- NOUN
example
معنی(example):
موقت بودن توافقنامه نقطهای از نگرانی بود.
مثال:
The provisionality of the agreement was a point of concern.
معنی(example):
او در مورد موقت بودن ترتیباتشان سؤال کرد.
مثال:
She questioned the provisionality of their arrangements.
معنی فارسی کلمه provisionality
:
ویژگی یا حالت موقتی بودن، به ویژه در توافقات یا قراردادها.