معنی فارسی provocativeness
B2تحریکآمیزی، کیفیت یا حالت برانگیختن احساسات یا تحریک کردن ذهن و عواطف دیگران.
The quality of being provocative or stimulating, often generating strong reactions.
- NOUN
example
معنی(example):
تحریکآمیزی این تبلیغ توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The provocativeness of the ad caught everyone's attention.
معنی(example):
در اظهارات او یک تحریکآمیزی خاصی وجود داشت که باعث بحث و جدل شد.
مثال:
There was a certain provocativeness in his remarks that sparked controversy.
معنی فارسی کلمه provocativeness
:
تحریکآمیزی، کیفیت یا حالت برانگیختن احساسات یا تحریک کردن ذهن و عواطف دیگران.