معنی فارسی provokingness
B1تحریککنندگی به کیفیت یا ویژگیای اطلاق میشود که باعث تحریک یا برانگیختن واکنش دیگران میشود.
The quality of being provoking or inciting.
- NOUN
example
معنی(example):
تحریککنندگی اظهارات او به سختی قابل نادیده گرفتن بود.
مثال:
The provokingness of his remarks was hard to ignore.
معنی(example):
تحریککنندگی او منجر به چندین بحث داغ شد.
مثال:
Her provokingness led to several heated discussions.
معنی فارسی کلمه provokingness
:
تحریککنندگی به کیفیت یا ویژگیای اطلاق میشود که باعث تحریک یا برانگیختن واکنش دیگران میشود.