معنی فارسی provoquant
B2تحریکآمیز، به معنای برانگیختن احساسات یا نظرات قوی.
Provoking or tending to provoke; inciting strong reactions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلمات او بسیار تحریکآمیز بود و بحث را به وجود آورد.
مثال:
His words were very provoquant and sparked debate.
معنی(example):
این فیلم به خاطر مضامین تحریکآمیزش شناخته شده بود.
مثال:
The film was known for its provoquant themes.
معنی فارسی کلمه provoquant
:
تحریکآمیز، به معنای برانگیختن احساسات یا نظرات قوی.