معنی فارسی prowed
B1پروانهای، توصیف قایق یا کشتیهایی که دارای نوک باریک و تیز هستند.
Having a pointed or protruding bow, especially in boats or ships.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قایق با نوکی پروانهای به راحتی از میان امواج عبور کرد.
مثال:
The prowed boat sliced through the waves effortlessly.
معنی(example):
او طراحی پروانهای کشتیهای باستانی را تحسین کرد.
مثال:
She admired the prowed design of the ancient ships.
معنی فارسی کلمه prowed
:
پروانهای، توصیف قایق یا کشتیهایی که دارای نوک باریک و تیز هستند.