معنی فارسی proximolingual
B2پروکسیما لنگوال به ناحیه نزدیک به زبان در دندانها اشاره دارد.
Referring to the surface of a tooth that is adjacent to the tongue.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح پروکسیما لنگوال در سمت زبان دندان قرار دارد.
مثال:
The proximolingual surface is located toward the tongue side of a tooth.
معنی(example):
بهداشتکاران دندان به طور کامل سطحهای پروکسیما لنگوال را تمیز میکنند.
مثال:
Dental hygienists clean the proximolingual surfaces thoroughly.
معنی فارسی کلمه proximolingual
:
پروکسیما لنگوال به ناحیه نزدیک به زبان در دندانها اشاره دارد.