معنی فارسی prunably

B1

به شکلی که قابل هرس باشد؛ توصیف کننده گیاهانی که می‌توان آنها را به راحتی شکل داد.

In a manner suitable for pruning, referring to how plants can be shaped or managed.

example
معنی(example):

این گیاهان می‌توانند به شکلی هرس شوند که با طراحی باغ هماهنگ باشند.

مثال:

These plants can be prunably shaped to fit the garden's design.

معنی(example):

او درختچه‌های قابل هرس را به شکل تزئینی ساماندهی کرد.

مثال:

She arranged the prunably bushes into a decorative formation.

معنی فارسی کلمه prunably

: معنی prunably به فارسی

به شکلی که قابل هرس باشد؛ توصیف کننده گیاهانی که می‌توان آنها را به راحتی شکل داد.