معنی فارسی prusiked
B1پرسیس کردن به معنای بالا رفتن به وسیله گره پرسیس است.
The action of ascending using prusik knots.
- verb
verb
معنی(verb):
To climb a rope using a prusik.
example
معنی(example):
صخرهنورد به راحتی با پرسیس بالا رفت.
مثال:
The climber prusiked up the cliff face with ease.
معنی(example):
او قبل از این صعود چندین بار با پرسیس بالا رفته بود.
مثال:
He had prusiked several times before this climb.
معنی فارسی کلمه prusiked
:
پرسیس کردن به معنای بالا رفتن به وسیله گره پرسیس است.