معنی فارسی psalmless
B1بدون سرود یا شعر مذهبی، خالی از معنای روحانی.
Lacking psalms; devoid of religious songs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گردهمایی بدون موسیقی، خالی از سرود بود.
مثال:
The gathering felt psalmless without music.
معنی(example):
لحظهای که سرود ندارد میتواند احساس خالی بودن کند.
مثال:
A psalmless moment can feel quite empty.
معنی فارسی کلمه psalmless
:
بدون سرود یا شعر مذهبی، خالی از معنای روحانی.