معنی فارسی pseudoartistically
B1به شیوهای اشاره دارد که به نظر هنری میرسد اما در واقع فاقد اصالت و احساس عمیق است.
In a manner that appears artistic but lacks true authenticity or emotional depth.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت شبههنری رقصید و به کلیشهها تکیه کرد نه احساس واقعی.
مثال:
She danced pseudoartistically, relying on clichés rather than true emotion.
معنی(example):
این فیلم به صورت شبههنری فیلمبرداری شده بود و سلیقه را بر محتوا ترجیح میداد.
مثال:
The film was shot pseudoartistically, emphasizing style over substance.
معنی فارسی کلمه pseudoartistically
:
به شیوهای اشاره دارد که به نظر هنری میرسد اما در واقع فاقد اصالت و احساس عمیق است.