معنی فارسی pseudobankrupt
B1به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به طور ظاهری ورشکسته به نظر میرسد، اما واقعاً چنین نیست.
Describing a situation where a person appears to be bankrupt but is not genuinely in that condition.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ادعای او مبنی بر شبه ورشکستگی در حال بررسی بود.
مثال:
His claim of being pseudobankrupt was under investigation.
معنی(example):
آنها نگران بودند که وضعیت شبه ورشکستگی او میتواند بر معاملات تجاری آنها تأثیر بگذارد.
مثال:
They feared that his pseudobankrupt status could affect their business dealings.
معنی فارسی کلمه pseudobankrupt
:
به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به طور ظاهری ورشکسته به نظر میرسد، اما واقعاً چنین نیست.