معنی فارسی pseudoconfessional
B1به نوعی بیان داستان یا حس که به نظر میرسد اعترافی است، اما واقعیتاً چنین نیست.
A narrative style that appears confessional but is actually not.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
داستانگویی شبهاعترافی او، به روایت یک جذابیت خاص افزود.
مثال:
His pseudoconfessional storytelling added a touch of drama to the narrative.
معنی(example):
رویکرد شبهاعترافی نویسنده به خوانندگان این امکان را داد که با شخصیت ارتباط برقرار کنند.
مثال:
The author's pseudoconfessional approach allowed readers to relate to the character.
معنی فارسی کلمه pseudoconfessional
:
به نوعی بیان داستان یا حس که به نظر میرسد اعترافی است، اما واقعیتاً چنین نیست.