معنی فارسی pseudomembranous

B1

شده‌ای که به اجزاء و بافته‌های غیر واقعی اشاره دارد و ممکن است در عفونت‌ها یا بیماری‌ها دیده شود.

Relating to or resembling a false membrane, often occurring in specific inflammatory or infectious conditions.

example
معنی(example):

شکل شبه‌غشایی این بیماری درمان آن را دشوارتر کرده بود.

مثال:

The pseudomembranous form of the disease was more challenging to treat.

معنی(example):

کولیت شبه‌غشایی معمولاً به دلیل استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها ایجاد می‌شود.

مثال:

Pseudomembranous colitis is often caused by antibiotic use.

معنی فارسی کلمه pseudomembranous

: معنی pseudomembranous به فارسی

شده‌ای که به اجزاء و بافته‌های غیر واقعی اشاره دارد و ممکن است در عفونت‌ها یا بیماری‌ها دیده شود.