معنی فارسی pseudomilitarily
B1به طور شبهنظامی، با رویکردی که شبیه به فعالیتهای نظامی است ولی بدون ویژگیهای رسمی میباشد.
In a manner that mimics military operations but lacks official military designation.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به موقعیت بهطور شبهنظامی نزدیک شدند و از برنامهریزی استراتژیک استفاده کردند.
مثال:
They approached the situation pseudomilitarily, using strategic planning.
معنی(example):
عملیات بهطور شبهنظامی مدیریت شد تا از شناسایی جلوگیری شود.
مثال:
The operation was handled pseudomilitarily to avoid detection.
معنی فارسی کلمه pseudomilitarily
:
به طور شبهنظامی، با رویکردی که شبیه به فعالیتهای نظامی است ولی بدون ویژگیهای رسمی میباشد.