معنی فارسی pseudoovally
B1به شیوهای که به طور ظاهری شبیه بیضی است اما کاملاً مطابق با آن نیست.
In a manner that suggests an oval shape but does not precisely fit the definition of one.
- ADVERB
example
معنی(example):
باغ به صورت شبهبیضی آرایش شده بود.
مثال:
The garden was arranged pseudoovally.
معنی(example):
طرح شامل استخرهای با شکل شبهبیضی است.
مثال:
The design features pseudoovally shaped ponds.
معنی فارسی کلمه pseudoovally
:
به شیوهای که به طور ظاهری شبیه بیضی است اما کاملاً مطابق با آن نیست.