معنی فارسی pseudoparalysis
B1شبهفلجی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن نیروهای حرکتی بهطور ظاهری وجود ندارد، اما علل آن معمولا قابل درمان است.
A condition where there appears to be paralysis, but the cause is often reversible.
- NOUN
example
معنی(example):
شبهفلجی پس از معاینات پزشکی بیشتر تشخیص داده شد.
مثال:
Pseudoparalysis was diagnosed after further medical examinations.
معنی(example):
وضعیت شبهفلجی معمولاً میتواند با درمان معکوس شود.
مثال:
The condition of pseudoparalysis can often be reversed with therapy.
معنی فارسی کلمه pseudoparalysis
:
شبهفلجی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن نیروهای حرکتی بهطور ظاهری وجود ندارد، اما علل آن معمولا قابل درمان است.