معنی فارسی pseudopodic
B1پدیدهای در زیستشناسی که در آن یک موجود زنده با استفاده از اندامکهای موقتی شبیه پا برای حرکت و تأمین غذا استفاده میکند.
Relating to or resembling pseudopodia, temporary projections of a cell.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
امتدادهای شبه پا داروی آمیب به آن کمک می کند تا حرکت کند و غذا را بگیرد.
مثال:
The pseudopodic extensions of the amoeba help it move and capture food.
معنی(example):
در تحقیقات، ساختارهای شبه پایی تحت میکروسکوپ مشاهده شدند.
مثال:
In research, the pseudopodic structures were observed under a microscope.
معنی فارسی کلمه pseudopodic
:
پدیدهای در زیستشناسی که در آن یک موجود زنده با استفاده از اندامکهای موقتی شبیه پا برای حرکت و تأمین غذا استفاده میکند.