معنی فارسی pseudoprincely

B2

پسودوپرینسی، ظاهری شبیه به زندگی شاهانه، ولی در واقعیتی غیرواقعی و اغراق‌آمیز.

Having an appearance or characteristics that resemble princely or royal attributes, but lacking authenticity.

example
معنی(example):

طرز رفتار پسودوپرینسی او در جشنواره چشمگیر بود.

مثال:

His pseudoprincely demeanor was striking at the gala.

معنی(example):

این عمارت دارای سبک پسودوپرینسی بود، تزئیناتی با زرق و برق داشت.

مثال:

The mansion had a pseudoprincely style, adorned with extravagant decorations.

معنی فارسی کلمه pseudoprincely

: معنی pseudoprincely به فارسی

پسودوپرینسی، ظاهری شبیه به زندگی شاهانه، ولی در واقعیتی غیرواقعی و اغراق‌آمیز.