معنی فارسی pseudoregally
B1به شیوهای که به ظاهر شاهانه باشد اما فاقد واقعیات سلطنتی.
In a manner that appears royal but lacks true royal qualities.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهصورت شبهسلطنتی برای مهمانی لباس پوشید، با لباسهای بزرگ و مجللی که واقعاً لوکس نبودند.
مثال:
She dressed pseudoregally for the party, with grandiose clothes that were not truly luxurious.
معنی(example):
این عمارت بهصورت شبهسلطنتی تزئین شده بود و احساسی از عظمت ایجاد میکرد.
مثال:
The mansion was decorated pseudoregally, giving an illusion of grandeur.
معنی فارسی کلمه pseudoregally
:
به شیوهای که به ظاهر شاهانه باشد اما فاقد واقعیات سلطنتی.