معنی فارسی pseudosubtly
B1به طور غیرمستقیم و به طریقی فریبنده، بدون اینکه به طور واضح بیان شود.
In a manner that superficially suggests subtlety, but lacks true nuance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نارضایتی خود را بهصورت پنهان زیرکی ابراز کرد تا از درگیری اجتناب کند.
مثال:
She expressed her disapproval pseudosubtly, as if to avoid confrontation.
معنی(example):
او بهصورت پنهان زیرکی صحبت کرد و اشاره کرد که به آن پروژه علاقهمند نیست.
مثال:
He spoke pseudosubtly, hinting that he was not interested in the project.
معنی فارسی کلمه pseudosubtly
:
به طور غیرمستقیم و به طریقی فریبنده، بدون اینکه به طور واضح بیان شود.