معنی فارسی psychanalytically

B2

روان‌تحلیلی به معنای رویکردی است که در آن احساسات و تفکرات عمیق فرد بررسی می‌شود تا به درک بهتری از روان او برسیم.

In a manner related to psychanalysis, focusing on understanding the subconscious mind.

example
معنی(example):

او به طور روان‌تحلیلی به مشکل نزدیک شد و احساساتش را تجزیه و تحلیل کرد.

مثال:

She approached the problem psychanalytically, analyzing her feelings.

معنی(example):

روان‌درمانگر به طور روان‌تحلیلی کار کرد تا ریشه‌های رفتار او را کشف کند.

مثال:

The therapist worked psychanalytically to uncover the root causes of his behavior.

معنی فارسی کلمه psychanalytically

: معنی psychanalytically به فارسی

روان‌تحلیلی به معنای رویکردی است که در آن احساسات و تفکرات عمیق فرد بررسی می‌شود تا به درک بهتری از روان او برسیم.