معنی فارسی psychiatrically
B1به لحاظ روانپزشکی، به روش و علم درمان اختلالات روانی اشاره دارد.
In a manner related to psychiatry.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت روانپزشکی برای افسردگیاش درمان شد.
مثال:
He was treated psychiatrically for his depression.
معنی(example):
از نظر روانپزشکی، وضعیت او نیاز به دارو دارد.
مثال:
Psychiatrically speaking, her condition requires medication.
معنی فارسی کلمه psychiatrically
:
به لحاظ روانپزشکی، به روش و علم درمان اختلالات روانی اشاره دارد.