معنی فارسی psychochemical
B2روانشیمی به بررسی ترکیبات شیمیایی و اثرات آنها بر رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد.
Relating to the chemical processes and substances that affect psychological functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل روانشیمیایی میتوانند خلق و خو و عملکردهای شناختی را تغییر دهند.
مثال:
Psychochemical agents can alter mood and cognitive functions.
معنی(example):
مطالعه تعاملات روانشیمیایی در درک بیماریهای روانی مهم است.
مثال:
The study of psychochemical interactions is important in understanding mental illnesses.
معنی فارسی کلمه psychochemical
:
روانشیمی به بررسی ترکیبات شیمیایی و اثرات آنها بر رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد.