معنی فارسی psychognosy
C1شناختاندیشه، مطالعه حالات و فرایندهای روانی انسان است.
The study of the nature and functioning of the psyche.
- NOUN
example
معنی(example):
شناختاندیشه، مطالعه ذهن و فرآیندهای آن است.
مثال:
Psychognosy is the study of the mind and its processes.
معنی(example):
در شناختاندیشه، محققان بررسی میکنند که چگونه ادراک بر رفتار تأثیر میگذارد.
مثال:
In psychognosy, researchers explore how perception influences behavior.
معنی فارسی کلمه psychognosy
:
شناختاندیشه، مطالعه حالات و فرایندهای روانی انسان است.