معنی فارسی psychogonical
B2روانشناسی جنبهای از روانشناسی است که به ساختار و فرآیندهای ذهن میپردازد.
Relating to the psychological processes and structures of the mind.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظریهی روانشناسی کمک میکند تا فرایندهای ذهن را درک کنیم.
مثال:
Psychogonical theory helps us understand the mind's processes.
معنی(example):
رویکرد روانشناسی میتواند در جلسات درمانی به کار رود.
مثال:
The psychogonical approach can be applied in therapy sessions.
معنی فارسی کلمه psychogonical
:
روانشناسی جنبهای از روانشناسی است که به ساختار و فرآیندهای ذهن میپردازد.