معنی فارسی psychokinetic
B1روانحرکتی، توانایی کنترل اشیاء با ذهن، بدون نیاز به تماس فیزیکی.
The ability to move objects with the mind.
- OTHER
example
معنی(example):
برخی از مردم به قابلیتهای روانحرکتی اعتقاد دارند.
مثال:
Some people believe in psychokinetic abilities.
معنی(example):
فیلمها معمولاً شخصیتهایی را با قدرتهای روانحرکتی به تصویر میکشند.
مثال:
Movies often depict characters with psychokinetic powers.
معنی فارسی کلمه psychokinetic
:
روانحرکتی، توانایی کنترل اشیاء با ذهن، بدون نیاز به تماس فیزیکی.