معنی فارسی psychometrically
B1به طور پسیکومتریک، بررسی و تحلیل انرژیهای روانی شده است.
In a manner that pertains to the measurement and interpretation of psychic phenomena.
- ADVERB
example
معنی(example):
شیء به طور پسیکومتریک مورد بررسی قرار گرفت.
مثال:
The object was examined psychometrically.
معنی(example):
آنها بهطور پسیکومتریک به کار نزدیک شدند تا بینشهایی جمعآوری کنند.
مثال:
They approached the task psychometrically to gather insights.
معنی فارسی کلمه psychometrically
:
به طور پسیکومتریک، بررسی و تحلیل انرژیهای روانی شده است.