معنی فارسی psychurgy
B2روانپژوهی، شاخهای از روانشناسی که به بررسی ارتباطات بین ذهن و بدن میپردازد.
The study of how mental processes influence physical states.
- NOUN
example
معنی(example):
روانپژوهی مطالعه تأثیر ذهن بر بدن است.
مثال:
Psychurgy is the study of the mind's influence on the body.
معنی(example):
در روانپژوهی، تکنیکهایی برای بهبود سلامتی روانی به کار گرفته میشود.
مثال:
In psychurgy, techniques are employed to enhance mental wellbeing.
معنی فارسی کلمه psychurgy
:
روانپژوهی، شاخهای از روانشناسی که به بررسی ارتباطات بین ذهن و بدن میپردازد.