معنی فارسی ptarmic
C1پرندهای که به ویژه در مناطق سردسیر زندگی میکند و میتواند رنگ خود را تغییر دهد.
A bird that lives in arctic regions and can change its feathers for camouflage.
- NOUN
example
معنی(example):
پرنده پرتمیک به خوبی به محیطهای سرد سازگار شده است.
مثال:
The ptarmic bird is well-adapted to cold environments.
معنی(example):
در طول زمستان، پرنده پرتمیک پوشش خود را تغییر میدهد تا با برف ترکیب شود.
مثال:
During winter, the ptarmic changes its plumage to blend in with the snow.
معنی فارسی کلمه ptarmic
:
پرندهای که به ویژه در مناطق سردسیر زندگی میکند و میتواند رنگ خود را تغییر دهد.