معنی فارسی pterylographical

B1

پتریلوگرافیک، وابسته به پتریلوگرافی و تحلیل‌های مربوط به آن.

Descriptive term related to pterylography and its analyses.

example
معنی(example):

روش پتریلوگرافیک به دسته‌بندی گونه‌های مختلف پرندگان کمک کرد.

مثال:

The pterylographical approach helped categorize various bird species.

معنی(example):

دانشمندان تحقیقات پتریلوگرافیک را برای بهبود شناسایی پرندگان انجام می‌دهند.

مثال:

Scientists conduct pterylographical research to improve bird identification.

معنی فارسی کلمه pterylographical

: معنی pterylographical به فارسی

پتریلوگرافیک، وابسته به پتریلوگرافی و تحلیل‌های مربوط به آن.