معنی فارسی puckeroo

B1

عبارت جادویی یا غیررسمی که برای ایجاد شگفتی یا جادو به کار می‌رود.

A playful word supposedly invoking magic or surprise.

adjective
معنی(adjective):

Broken, not working.

example
معنی(example):

جادوگر قبل از ناپدید کردن خرگوش گفت 'پاکرو'.

مثال:

The magician said 'puckeroo' before making the rabbit disappear.

معنی(example):

او در شادی وقتی که تروکا کار کرد فریاد زد 'پاکرو'.

مثال:

He exclaimed 'puckeroo' in excitement when the trick worked.

معنی فارسی کلمه puckeroo

: معنی puckeroo به فارسی

عبارت جادویی یا غیررسمی که برای ایجاد شگفتی یا جادو به کار می‌رود.