معنی فارسی puddleball

B1

توپ آب جمع کرده، بازی‌ای که در آن از آب درون برک‌های کوچک برای سرگرمی استفاده می‌شود.

A game played using water in puddles, often enjoyed by children during rainy weather.

example
معنی(example):

کودکان بازی را به نام توپ آب جمع کرده اختراع کردند و در باران بازی کردند.

مثال:

The kids invented a game called puddleball, playing in the rain.

معنی(example):

در روزهای بارانی، بازی توپ آب جمع کرده به سرگرمی مورد علاقه‌شان تبدیل شد.

مثال:

During the rainy days, puddleball became their favorite pastime.

معنی فارسی کلمه puddleball

: معنی puddleball به فارسی

توپ آب جمع کرده، بازی‌ای که در آن از آب درون برک‌های کوچک برای سرگرمی استفاده می‌شود.