معنی فارسی pudency
B2پودنس، حیا یا خجالت، معمولاً در مواقع اجتماعی.
The quality of being modest or shy.
- noun
noun
معنی(noun):
Modesty.
example
معنی(example):
پودنس او را در برابر مردم خجالتی کرده بود.
مثال:
Her pudency made her shy around people.
معنی(example):
او هنگام سخنرانی پودنس زیادی را نشان داد.
مثال:
He showed great pudency during the speech.
معنی فارسی کلمه pudency
:
پودنس، حیا یا خجالت، معمولاً در مواقع اجتماعی.