معنی فارسی puerperous
B2زایمانی، مرتبط با یک زن در دوره پس از زایمان.
Relating to or occurring in the period after childbirth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زن پس از زایمان به مراقبت بیشتری نیاز دارد.
مثال:
The puerperous woman needs extra care.
معنی(example):
شرایط زایمانی میتواند بر سلامت تأثیر بگذارد.
مثال:
Puerperous conditions can affect health.
معنی فارسی کلمه puerperous
:
زایمانی، مرتبط با یک زن در دوره پس از زایمان.