معنی فارسی puffed-up
B1پف کرده، به حالتی اطلاق میشود که چیزی بزرگتر از حالت طبیعی به نظر میرسد.
Swollen or expanded in appearance, usually from pressure or air.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گربه وقتی سگ را دید، به نظر پف کرده میآمد.
مثال:
The cat looked puffed-up when it saw the dog.
معنی(example):
بادکنک با هوا پف کرده بود.
مثال:
The balloon was puffed-up with air.
معنی فارسی کلمه puffed-up
:
پف کرده، به حالتی اطلاق میشود که چیزی بزرگتر از حالت طبیعی به نظر میرسد.