معنی فارسی pugmark

B1

جای پایی که توسط حیواناتی مانند یوز یا ببر به جا مانده است.

A footprint left by a wild animal, especially a large one.

example
معنی(example):

ما یک جای پای درگوشی را در گل کنار رودخانه پیدا کردیم.

مثال:

We found a pugmark in the mud near the river.

معنی(example):

جای پای درگوشی ما را به لانه یوز هدایت کرد.

مثال:

The pugmark led us to the tiger's den.

معنی فارسی کلمه pugmark

: معنی pugmark به فارسی

جای پایی که توسط حیواناتی مانند یوز یا ببر به جا مانده است.