معنی فارسی pulchritude
C1 [ˈpʰʌɫkɹəˌtuːd]پولکریتود، کلمه ای برای توصیف زیبایی و جذابیت، اغلب در هنر و طبیعت به کار می‌رود.
A term used to describe beauty and attractiveness, often found in art and nature.
- noun
noun
معنی(noun):
Physical beauty.
example
معنی(example):
زیبایی مناظر نفس من را گرفت.
مثال:
The pulchritude of the scenery took my breath away.
معنی(example):
زیبایی اغلب در هنر و طبیعت یافت می‌شود.
مثال:
Pulchritude is often found in art and nature.
معنی فارسی کلمه pulchritude
:
پولکریتود، کلمه ای برای توصیف زیبایی و جذابیت، اغلب در هنر و طبیعت به کار می‌رود.
