معنی فارسی pull down

B2

عملی که در آن چیزی به سمت پایین کشیده می‌شود یا کاهش داده می‌شود، معمولاً برای ایجاد فضای بیشتر.

To lower or remove something from a higher position.

verb
معنی(verb):

To make (something) lower (especially of clothes).

معنی(verb):

To demolish or destroy (a building etc.).

معنی(verb):

To cause to fall to the floor

example
معنی(example):

لطفاً پنجره را پایین بکشید تا هوای تازه وارد شود.

مثال:

Please pull down the window to let in some fresh air.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند ساختمان قدیمی را تخریب کنند تا برای یک ساختمان جدید جا باز کنند.

مثال:

They decided to pull down the old building to make space for a new one.

معنی فارسی کلمه pull down

: معنی pull down به فارسی

عملی که در آن چیزی به سمت پایین کشیده می‌شود یا کاهش داده می‌شود، معمولاً برای ایجاد فضای بیشتر.