معنی فارسی pull-out-of

B1

کنارکشیدن یا انصراف از یک عمل یا فعالیت به طور ناگهانی یا در آخرین لحظه.

To withdraw or remove oneself from a situation or commitment.

example
معنی(example):

او در دقیقه نود تصمیم گرفت از پروژه کنار بکشد.

مثال:

She decided to pull out of the project at the last minute.

معنی(example):

او موفق شد درست قبل از شروع جلسه از آن کنار بکشد.

مثال:

He managed to pull out of the meeting just before it started.

معنی فارسی کلمه pull-out-of

: معنی pull-out-of به فارسی

کنارکشیدن یا انصراف از یک عمل یا فعالیت به طور ناگهانی یا در آخرین لحظه.