معنی فارسی pulpitless
B1بدون منبر، به توصیف فضایی اشاره دارد که در آن منبر وجود ندارد.
Lacking a pulpit, often referring to a place of worship where the preaching platform is absent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلیسا بدون منبر بود و ساختار مرکزی برای موعظه نداشت.
مثال:
The church was pulpitless, missing the central structure for preaching.
معنی(example):
فضای بدون منبر ممکن است تعامل بیشتری را بین اعضای جماعت تشویق کند.
مثال:
A pulpitless space might encourage more interaction among the congregation.
معنی فارسی کلمه pulpitless
:
بدون منبر، به توصیف فضایی اشاره دارد که در آن منبر وجود ندارد.