معنی فارسی pulpitry
B1عمل سخنرانی یا ارائه خطبه از منبر، که شامل مهارتهای خاصی است.
The practice of delivering sermons from a pulpit, requiring specific skills.
- noun
noun
معنی(noun):
The teachings of the pulpit; preaching.
example
معنی(example):
بخش منبر نیاز به مهارت در سخنرانی عمومی دارد.
مثال:
Pulpitry requires skill in public speaking.
معنی(example):
او برای بهبود مهارتهای سخنرانی خود، منبرنویسی را مطالعه کرد.
مثال:
He studied pulpitry to improve his preaching skills.
معنی فارسی کلمه pulpitry
:
عمل سخنرانی یا ارائه خطبه از منبر، که شامل مهارتهای خاصی است.