معنی فارسی pulsant

B1

پالس‌زن به معنای تولید یا ارسال ضربان یا ویبره است، معمولاً به اجزای فعال و پویا اطلاق می‌شود.

Referring to something that sends or produces pulses or beats.

example
معنی(example):

قلب یک ارگان پالس‌زن است که خون را در سراسر بدن پمپاژ می‌کند.

مثال:

The heart is a pulsant organ that pumps blood throughout the body.

معنی(example):

طبیعت پالس‌زن موتور نشان‌دهنده‌ی عملکرد قوی آن است.

مثال:

The pulsant nature of the engine indicates its powerful performance.

معنی فارسی کلمه pulsant

: معنی pulsant به فارسی

پالس‌زن به معنای تولید یا ارسال ضربان یا ویبره است، معمولاً به اجزای فعال و پویا اطلاق می‌شود.