معنی فارسی pulvereous
B2پودری، به ویژگی یا حالتی گفته میشود که مانند پودر باشد.
Having the nature or quality of powder.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماده پودری پس از انفجار زمین را پوشاند.
مثال:
The pulvereous substance covered the ground after the explosion.
معنی(example):
او در حین کار با گرد و غبار ریز یک ماسک پودری به چهره داشت.
مثال:
He wore a pulvereous mask while working with fine dust.
معنی فارسی کلمه pulvereous
:
پودری، به ویژگی یا حالتی گفته میشود که مانند پودر باشد.