معنی فارسی pulvinated
B1پلوینات به معنای به شکل پلت یا مربعی است که ممکن است به مقاومت یا پایداری کمک کند.
Having a cushion-like or rounded shape, often used in biological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار پلوینات بود که آن را آسانتر به کار میبرد.
مثال:
The structure was pulvinated, making it easier to handle.
معنی(example):
در گیاهشناسی، اشکال پلوینات میتوانند پایداری را افزایش دهند.
مثال:
In botany, pulvinated forms can enhance stability.
معنی فارسی کلمه pulvinated
:
پلوینات به معنای به شکل پلت یا مربعی است که ممکن است به مقاومت یا پایداری کمک کند.